مامان خودت نخواستی

حس یه گنجیشک کوچولو رو دارم که توی یه قفس گنده زندونیه .. هی بالا و پایین می پرم ولی همه فکر می کنن از آب و دونه ای که دارم خوشحالم و دارم شادی می کنم... هیچکس نمی فهمه که من گنجیشکم... بال و پر دارم ... بال و پر و خدا بهم داده برای پرواز کردن. دکور که نیست ... کاش اونام مثل من گنجیشک بودن ..آدما رو  میگم... اونوقت حتما  با من اینکارو نمی کردن .. اما نه!!!! اونا هیچوقت نمی تون خودشونو بزارن جای یه گنجیشک کوچولو..آخه اونا گنده تر از اینن که تو قالب یه گنجیشک جابشن ...اگرم قرار باشه پرنده ای باشن حتما عقابی   چیزی میشن که عمرا کسی بتونه توی قس زندانیشون کنه....
نظرات 1 + ارسال نظر
اقبال یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:12 ق.ظ http://2chakavak.blogsky.com

دوست دارم ادامه بدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد