هیشگی حوصله هیشگی رو نداره

مدتهاست که دلم نمی خواد با کسی حرف بزنم.

به نظرم مشکلات آدما فقط برای خودشون مهمه و به نظر بقیه مسخره میاد.

همه فکر می کنن مشکل خودشون از همه بزرگتره .

نمی دونم ...

خیلی بی حوصله ام ...

خیلی اوقات دلم می خواد همه چی زودتر تموم شه.

کاش اینقدر از خودکشی نترسونده بودنمون.

حوصله ندارم باز توی یه دنیای دیگه گرفتار بشم .

فکرشو بکن بخوای برای هر غلطی که کردی جواب پس بدی ...

من که اعصابشو ندارم. چی کار کنم معافم می کنن از این قضیه؟

العانش دوست ندارم به گذشته ها فکر کنم . فکر کن بخوان نبش قبر کنن بگن شما در سن چند سالگی چیکار کردین ...

من پیشاپیش از همه چی معذرت می خوام  قول می دم اون دنیا تکرار نشه ...

اگه می دونستم اون دنیا از این چیزا راحتم . اگه می دونستم که خودکشی گناه نداره ...چند سال پیش اینکارو کرده بودم و خلاص.

اما حیف که می دونم تازه اول بدبختیه ....

خدایا به دادم برس ... این دنیاش با این همه آدم و این همه دوست و رفیق و آشنا احساس تنهایی می کنم چه برسه به اون دنیا که میگن حتی پدر و مادرم هواتو ندارن و به فکر خودشونن و حتی نمی شناسنت .

خدایا میشه منو ببخشی؟

دلم می خواد مغزمو عینهو دستام بشورم .. حسابی با صابون چند بار بشورم و بعد بزارمش سر جاش..

خدایا آخه من که نمی تونم اینکارو بکنم.. ولی همیشه گفتن تو به همه کاری قادری...

میشه اینکارم بکنی ... خدای من... خیلی وقتا دوست دارم از نو شروع کنم اما گذشته ها عذابم میده . می خوام یه آدم دیگه باشم . قول بده که کمکم می کنی. قول بده باشه؟

مهربونم می دونم توام دوست نداری اون دنیا سر افکندت بشم یه کاری کن دست پر بیام پیشت .. همه امیدم به توست... کمک کن. منم تلاشمو میکنم ولی تو بگو که هواموداری ...

همیشه دوستت دارم.. یه وقت به خاطر کوتاهیلم فراموشم نکنی... اخم نکنی... روتو برنگردونی.. باور کن من طاقتشو ندارم .... حواست بهم نباشه از بین میرم.

مراقبم باش و بازم کمکم کن... کاش مغزمو برام بشوری... ببخشید که همش ازت می خوام برام کار انجام بدی... کاش روزی برسه که وقتی میام پیشت.. فقط تو ازم کار بخوای و من هیچی ازت نخوام.. هی نگم ببخشید اشتباه کردم. بشینم و لبخند زیبای تو رو نگاه کنم و از آرامش حضورت لذت ببرم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سکوت دیوار یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
نوشته هاس زیبایی دارید...واقعا منم به این موضوع رسیدم که (به نظرم مشکلات آدما فقط برای خودشون مهمه و به نظر بقیه مسخره میاد.)
نمی دونم شاید واقعا کسی باید لایق درد و دل کردن باشه...
در آخرش...موفق باشید
من شما را در دله وبلاگم جا دادم..

sh.kh یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:21 ب.ظ http://khodaam.persianblog.com

Hame ye zamani afsordehnd..Faghat zamani ke afsordegi daemi mishe bayad be fekre chare bood..Dar bare moshkelat ham..Albate moshkelate har kasi baraye khodesh moheme..chon adama moheman..Hatman baraye khodeshon v atrafiashonn:)Hame eshtebah mikonan, ..Midoonam sakhte vali mohem bash baraye khodet:)

هادی شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:10 ب.ظ http://tajrobeman.persianblog.com

سلام
مطالبی که نوشنی نشان از ناامیدی داره که این درست نیست.سعی کن بجای بنده از خدا بخواهی که خدا بدون توقع هر چه بخواهی زود یا دیر بهت می‌ده اما بنده همیشه منتش را سرت می‌زاره.
خوشحال می‌شم به وبلاگم سر بزنی. من هم مثل تو شکستهای زیادی خوده‌ام اما ناامید از رحمت و کرم خدا نیستم.
به امید موفقیت و شادمانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد